English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7476 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
onomasticon U فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
creativity tests U ازمونهای افرینندگی
norm referenced tests U ازمونهای هنجاری
trade tests U ازمونهای شغلی
statistical tests U ازمونهای اماری
employment tests U ازمونهای استخدامی
speed tests U ازمونهای سرعت
parallel tests U ازمونهای همتا
situational tests U ازمونهای موقعیتی
pictorial tests U ازمونهای تصویری
infant tests U ازمونهای نوباوگان
individual tests U ازمونهای انفرادی
criterion refernced tests U ازمونهای ملاکی
projective tests U ازمونهای فرافکن
terman merrill tests U ازمونهای ترمن- مریل
timed tests U ازمونهای زمان دار
screening tests U ازمونهای سرند کردن
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
placement tests U ازمونهای تعیین شغل
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
custom made tests U ازمونهای کار- ویژه
prognostic tests U ازمونهای پیش اگهی
dotting test U ازمونهای نقطه زنی
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
goldstein scheerer tests U ازمونهای گلدشتاین- شیرر
will temprament tests U ازمونهای اراده- خلق وخوی
iowa tests of basic skills U ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
pintner patterson scale of U Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
cultures U فرهنگ
culture U فرهنگ
culturing U فرهنگ
kultur U فرهنگ
dictionaries U فرهنگ
lowbrow U بی فرهنگ
dictionary U فرهنگ
lexicons U فرهنگ
lexicon U فرهنگ
ministry education U وزارت فرهنگ
iranism U فرهنگ ایرانی
enculturation U فرهنگ اموزی
wordbook U فرهنگ لغات
word book U فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] U فرهنگ لغات
glossary U فرهنگ لغات
dictionary U فرهنگ لغات
ministry of education U وزارت فرهنگ
thesaurus U فرهنگ جامع
dictionary U فرهنگ لغات
dictionaries U فرهنگ لغات
subcultures U خرده فرهنگ
subcultures U فرهنگ فرعی
thesauruses U فرهنگ جامع
urbiculture U شهر فرهنگ
walking dictionary U فرهنگ متحرک
rhyming dictionary U فرهنگ قوافی
national culture U فرهنگ ملی
subculture U فرهنگ فرعی
subculture U خرده فرهنگ
Arabic U فرهنگ عربی
vocabularies U فرهنگ لغات
vocabulary U فرهنگ لغات
gradus U فرهنگ عروضی
graecism U فرهنگ یونانی
armenian U فرهنگ ارمنی
an a to a dictionary U ضمیمه فرهنگ
acculturation U فرهنگ پذیری
acculturate U فرهنگ پذیرفتن
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
etymologicon U فرهنگ مشتقات
data dictionary U فرهنگ داده ها
deculturation U فرهنگ زدایی
deculturation U فرهنگ باختگی
abclution U فرهنگ ناپذیری
educative U فرهنگ بخش
class culture U فرهنگ طبقهای
lexicography U فرهنگ نویسی
encyclopaedia U فرهنگ جامع
folklore U فرهنگ قومی
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
an a to a dictionary U ذیل یاملحقات فرهنگ
lexical U وابسته به فرهنگ لغات
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
Brahmin U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
slavist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
occidentalism U پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
it is ministerial to culture U وسیله ترقی فرهنگ است
Brahmins U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
germanist U دانشمند فرهنگ و زبان المانی
vocabular U مربوط به فرهنگ لغات زبان
slavicist U محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
americanist U متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
glossaries U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossary U فرهنگ لغات فنی سفرنگ
intercultural U وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
culturist U فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistines U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
philistia U ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Don't touch me!; Don't you touch me! U به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Don't touch me!; Don't you touch me! U وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
This dictionary is published(printed) in three volumes. U این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
sinologue U چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologist U چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
pent U بسته
pack box U بسته
packaged U بسته
ice bound U یخ بسته
parcel U بسته
crossed cheque U چک بسته
crossed chaque U چک بسته
packed بسته ای
pinioned U کت بسته
curdy U بسته
corked U بسته
clotty U بسته
imperforate U بسته
datagram U یچ بسته
parcels U بسته
kits U بسته
grumous U بسته
bagful U یک بسته
fronted U صف بسته
bunged up U بسته
jellied U بسته
kit U بسته
shook U بسته
clotted U بسته
packages U بسته
fardel U بسته
package U بسته
stack U بسته
stacked U بسته
bundle U بسته
packets U بسته
connected U بسته
strikebound U بسته
stacks U بسته
trusser U بسته
uncrossed U بسته
barred U بسته
packs U بسته
interdependent U به هم بسته
bundles U بسته
solids U بسته
logical U یچ بسته
solid U بسته
closed U بسته
pack U بسته
shutting U بسته
bundling U بسته
packet U بسته
shut U بسته
shuts U بسته
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
application package U بسته کاربردی
blocked opening U درگاه بسته
packer U بسته بند
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
packers U بسته بند
grume U خون بسته
blind fold U با چشم بسته
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
as the case may be U بسته بمورد
post U بسته پستی
shut U بسته شدن
assumed U بخود بسته
shuts U بسته شدن
internal drainage U ابریز بسته
Recent search history Forum search
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1می خواستم دو جمله زیر را ترجمه کنید
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1سیاست گزاران حوزه فرهنگ
1cartridge
1معنى كلمه فرهنگ سازى به انگليسى چيست؟
1Let slip package
0فرهنگ و هنر
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com